پاسخ سوالات مسابقه درس های از قرآن عمو حسن

ساخت وبلاگ

 

پاسخ سوالات مسابقه درس های از قرآن عمو حسن...
ما را در سایت پاسخ سوالات مسابقه درس های از قرآن عمو حسن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد dgh بازدید : 607 تاريخ : چهارشنبه 27 اسفند 1393 ساعت: 19:53

راه های مبارک شدن عید

تاریخ پخش: 28/12/93
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
این بحث در آستانه‌ی سال 94 شب جمعه‌ای که نزدیک شب عید است، پخش می‌شود و حرف‌های ما حرف‌های مربوط به عید است. کلمه‌ای که هم در قرآن مکرر آمده و هم در عرب و عجم و ایرانی و قدیم و جدید هست، کلمه‌ی تبریک است. مبارک باشد. تبریک یعنی چه؟ تبریک از برکت است. برکت یعنی خیر زیاد. قدیم که لوله‌کشی نبود، در خانه‌ها یک منبع آب بود. آب در خانه می‌رفت و ذخیره می‌شد. محل ذخیره آب را برکه می‌گفتند. برکه محل آب است که آب خیر و برکت و همه چیز است. ما چطور عیدمان را مبارک کنیم؟ با لباس شیک و تخمه کدو شکستن و خنده و دیده بوسی، برکت است؟ حالا این... من می‌خواهم مصادیق برکت را بگویم که بیاییم برکت عیدمان را بیشتر کنیم.
1- توجه ثروتمندان به نیازمندان
1- اول اینکه در هر فامیلی چند نفر پولدار هستند،چند نفر فقیر هستند و چند نفر هم متوسط هستند. اکثراً متوسط هستند. در یک فامیل صد نفره، پنج نفر پولدار هستند، پنج نفر خیلی فقیر هستند. نود نفر معمولی هستند. این ماشین‌‌های قوی، ماشین‌های ضعیف را بوکسل کنند. یعنی پولدارها عید که دور هم جمع می‌شوند، در یک اتاق در از چشم فقرا جمع شوند و بگویند ببین در این صد تا فامیل وضع ما پنج نفر خوب است. بیاییم جهازیه دختر فلانی را حل کنیم. فلانی سه پسر دارد نمی‌تواند اینها را داماد کند. انگار پسر خودمان است. بیایید هرکدام یک مبلغی روی هم بگذاریم و این را داماد کنیم. این یک کار خوبی است که عید مبارک می‌شود. دلی را شاد کنید خدا دلتان را شاد می‌کند. این برکت است وگرنه شکستن تخمه کدو که همه دنیا تخمه کدو می‌شکنند.
یکوقت در هواپیما نشسته بودیم، خلبان گفت: قسمت جلو بیا، در کابین کنار ما بنشین. ما رفتیم نشستیم و گفت: حاج آقا، چای بیاورم یا قهوه؟ گفتم: چای را که در خانه خودمان هم می‌خوریم. قهوه بده بیاید! حالا تخمه کدو در همه دنیا هست. آرایش هم در همه دنیا هست. دید و بوسی هم در همه دنیا هست. به عنوان یک انسان فرهیخته مسلمان چه کار نویی می‌کنی؟ کار نو این است که بعد از ملاقات عید اگر هر فامیلی یک گره باز کند، یک میلیون فامیل، یک میلیون گره باز می‌شود. این مورد اول. خدمات مالی...
2- توجه فرهنگیان به دانش آموزان

2- خدمات علمی؛ در هر فامیلی دانشجو و معلم داریم. بعد از عید هم، فروردین و اردیبهشت وقت امتحان بچه‌ها است. بچه‌ها هم همه‌جا یا دل نمی‌دهند، یا استادشان ضعیف است، یا کتابشان ضعیف است، یا خودشان ضعیف هستند. بخاطر یک ضعفی حالا یا استاد یا شاگرد یا کتاب است. به هر دلیلی ممکن است یک ضعفی بوده باشد. ممکن است این بچه‌ها امسال اردیبهشت یعنی دو ماه دیگر، در درس شکست بخورند. تو که دانشجو هستی حالا به وطنت آمدی، در شهر و روستایت آمدی، این بچه‌هایی که راهنمایی و دبستانی هستند را بگو بیایند، پنج روز که اینجا هستی، چهار روز که اینجا هستی، کمک اینها کن. اگر این کار را دانشجوهای ما... ما یک میلیون معلم داریم، پنج میلیون دانشجو داریم. شش میلیون تحصیل کرده داریم. دیپلمه هم هستند. دیپلم را نمی‌گوییم. پنج میلیون دانشجو، یک میلیون معلم، با یک خرده کم و زیاد ما شش میلیون فرهنگی داریم. اساتید دانشگاه و طلبه‌ها را کنار گذاشتیم. دیپلمه‌ها را کنار گذاشتیم. وقتی اینها صله رحم می‌روند، به بچه‌ها بگویند: بچه‌ها جمع شوید من یک نیم ساعت کمک شما کنم. آن درس مشکل است، من می‌خواهم برای شما توضیح بدهم. اگر این عید امسال این کار شود، ممکن است یک میلیون از افرادی هم که در درس ضعیف هستند و دوباره ممکن است تجدید شوند، یا در درسشان شکست بخورند، در فامیل خوار شوند. پیش خودش احساس حقارت کند. این هم یک کار علمی است. مگر نمی‌شود؟ چرا می‌شود. می‌شود از تعطیلات استفاده کرد. 

 


برای دیدن ادامه مطلب اینجا را کلیک کنید

پاسخ سوالات مسابقه درس های از قرآن عمو حسن...
ما را در سایت پاسخ سوالات مسابقه درس های از قرآن عمو حسن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد dgh بازدید : 645 تاريخ : چهارشنبه 27 اسفند 1393 ساعت: 19:42

 

پاسخ سوالات مسابقه درس های از قرآن عمو حسن...
ما را در سایت پاسخ سوالات مسابقه درس های از قرآن عمو حسن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد dgh بازدید : 555 تاريخ : پنجشنبه 21 اسفند 1393 ساعت: 22:23



 

 نماز، سدّی در برابر خطرات

تاریخ پخش: 21/12/93
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
بحثی که امروز دارم این است که چه خطراتی انسان را تهدید می‌کند و قوی‌ترین سدّ در برابر این خطرات چیست. موضوع بحث این است: خطراتی که انسان را تهدید می‌کند و سد در برابر این خطرات چیست؟ یک بحثی است صد در صد قرآنی و مورد نیاز همه بینندگان عزیز و شما که تشریف دارید.
1-  نماز، عامل آمرزش گناهان
نماز بزرگترین سد است. خطراتی که انسان را تهدید می‌کند. خطاهای گذشته... گاهی انسان یک کار خلافی کرده، غصه می‌خورد. چرا من کار خلاف کردم. بخشی از ناراحتی انسان برای گذشته‌هایی است که عمرش را تلف کرده، گناه کرده، از عمرش استفاده نکرده، قرآن درباره نماز یک آیه دارد می‌گوید: اگر نماز بخوانی آن خطاها از بین می‌رود. «إِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئات‏» (هود/114) این آیه در آیه نماز آمده است. سخن از نماز است بعد از کلمه‌ی نماز می‌گوید: «إِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئات‏». اگر خراب کردی زود مسجد برو. حدیث داریم آدمی که نماز می‌خواند مثل آدمی است که دستش را می‌شوید. هر میکروب و آلودگی هم به دست باشد، دستت را شستی تمام می‌شود. دوباره دستت کثیف می‌شود باز بشوی. اگر کسی روزی پنج بار در خانه‌اش یک نهر آبی باشد و یک لوله آبی باشد، دیگر کثافتی نیست.
2- ترک نماز، عامل گسترش منکرات
مسأله‌ی دوم مسأله‌ی شهوت است. 2- مسأله‌ی شهوت. شهوت هم برای انسان خطری است. قرآن می‌فرماید: اگر نماز را محکم بگیرید، حفظت می‌کند. قرآن راجع به شهوت می‌گوید: «أَضاعُوا الصَّلاةَ» نماز را ضایع می‌کنند، بعد می‌گوید: «وَ اتَّبَعُوا الشَّهَواتِ» کسانی سراغ شهوت می‌روند و عیاش می‌شوند و کم کم اهل بسیاری از گناه‌ها و فسادها می‌شوند که از نماز جدا می‌شوند. اول می‌گوید: «اضاعوا» مثل بچه، بچه اول دستش از دست پدر و مادرش جدا می‌شود. بعد می‌توانند این را بدزدند و ببرند.

یک کسی گفت: هواپیمای به این بزرگی را چطور می‌دزدند؟ گفت: تا روی زمین است و بزرگ است نمی‌شود دزدید. صبر می‌کنند در آسمان برود، کوچک که شد می‌دزدند. بچه اگر دستش در دست پدرش باشد، نمی‌شود دزدید. اگر دستش از دست پدرش جدا شد، می شود به آدم ماشین بزند، موتور بزند، می‌شود گروگان بگیرند و او را بدزدند. ولی به شرطی که، اول«أَضاعُوا الصَّلاةَ» شما را از خدا جدا کنند، از خدا که جدا شد، تو را می‌برند. پس خطر دوم شهوت است. رابطه شهوت با نماز چیست؟ می‌گوید: اگر نمازی شدی، احیاناً اگر یک وقتی هم یک گناهی از شما سر زد، دوباره برمی‌گردی. مثل آدمی که یک طناب دارد. اگر یک طناب دارد، احیاناً اگر موج دریا هم او را برد، وقتی طناب دستش است برمی‌گردد. اما اگر طناب بریده شد، دیگر موج می‌برد.

 


برای دیدن ادامه مطلب اینجا را کلیک کنید

 

پاسخ سوالات مسابقه درس های از قرآن عمو حسن...
ما را در سایت پاسخ سوالات مسابقه درس های از قرآن عمو حسن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد dgh بازدید : 530 تاريخ : پنجشنبه 21 اسفند 1393 ساعت: 22:18

نگاه نادرست، ریشه مشکلات فرد و جامعه

تاریخ پخش: 14/12/93
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین... الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی
دنیا مشکلاتی دارد. کشور ما هم مشکلاتی دارد. همه مشکلاتی دارند. ریشه بسیاری از مشکلات چیست؟ من دیشب چند ساعتی مطالعه کردم. ریشه اکثر مشکلات چیست؟ نگاه کج... در مقابلش راه حل اکثر مشکلات همین است که در نماز می‌گوییم. «اهدنا الصراط المستقیم»
مثلاً یکی از مشکلاتی که دولت و ملت در آن ماندند، مسأله اشتغال است. میلیون‌ها تحصل کرده بیکار داریم. این ریشه‌اش این است که فکر می‌کنیم آدم اگر دیپلم و لیسانس دارد زشت است کار کند. از کار عارمان می‌شود. کج فکر می‌کنیم. حالا اگر کسی لیسانس باشد و نجار باشد طوری است؟ لیسانس باشد و بنا باشد طوری است؟ لیسانس باشد و خیاط باشد اشکالی دارد؟ ما فکر می‌کنیم حالا که چهار چیز یاد گرفتیم، دیگر نباید کار کنیم. این مهم است.
1- شناخت درست کمالات انسانی و اخلاقی
قرآن و در روایات روی این دید کج خیلی عنایت دارد. می‌گوید: بد می‌فهمیم... «لَیْسَ الْبِر» این... (بقره/177) «وَ لکِنَّ الْبِر» نیکی این نیست، آن است. چرا کج می‌فهمیم؟ «لیس السخاوة» سخاوت بریز و بپاش نیست. سخاوت این است. «لیس الشجاعه» شجاعت این نیست که وزنه بلند کنی «و للشجاعة» شجاعت این است. لیس الشخصیت، اینکه کسی تیپ دولتی داشته باشد. شخصیت این است. لیس العلم این چیزهایی که شما در کتاب‌ها می‌خوانید. «و لکن علم» این است.
آقایانی که اهل مطالعه و پژوهش هستند، پای کامپیوتر بروند. «لیس... بل» را پیدا کنند. قبله عوض شد. به سمت بیت المقدس بود، بعد به سمت کعبه شد. همه‌جا بحث از قبله بود. آیه نازل شد... «لَیْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِب» (بقره/177)‏ بر و نیکی این نیست که این طرف نماز بخوانید یا آن طرف. «وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَن‏» سراغ اصل دین بروید. «لیس الیتیم الذی من مات والده» (کافی/ج1/ص313) یتیم آن کسی نیست که پدرش از دنیا رفته است. یتیم کسی است که پدر دارد ولی بد دهان است. ادب ندارد. کسی که پدر ندارد یتیم نیست. کسی که ادب ندارد یتیم است. پدر دارد ولی پدرش این را تربیت نکرده است، حرف زشت می‌زند. این نگاه اسلام خیلی مهم است. اگر این نگاه درست باشد، آنوقت ما نگاه می‌کنیم خیلی از چیزهایی که یاد گرفتیم، یاد هم نمی‌گرفتیم طوری نبود. خیلی از چیزهایی که واجب است یاد بگیریم، یاد نگرفتیم.

یک پیرزنی بود. کاشانی بود. به ما محرم بود. نود ساله بود. من بچه بودم. پیر بود. یک جمله می‌گفت. من آنروز می‌گفتم این چه جمله‌ای است. امروز می‌فهمم عجب جمله‌ای است! هرکاری کردم عبسی... بعد می‌گفت: هرکاری نکردم عبسی!یعنی خیلی از کارهایی که کردم ای کاش نکرده بودم و خیلی از کارهایی که نکردم، ای کاش کرده بودم! خیلی از چیزهایی که ما خواندیم ای کاش نمی‌خواندیم. خیلی از چیزهایی که نخواندیم ای کاش می‌خواندیم. این نگاه صاف به علم!


برای دیدن ادامه مطلب اینجا را کلیک کنید
پاسخ سوالات مسابقه درس های از قرآن عمو حسن...
ما را در سایت پاسخ سوالات مسابقه درس های از قرآن عمو حسن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد dgh بازدید : 566 تاريخ : پنجشنبه 14 اسفند 1393 ساعت: 8:47

پاسخ سوالات مسابقه درس های از قرآن عمو حسن...
ما را در سایت پاسخ سوالات مسابقه درس های از قرآن عمو حسن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد dgh بازدید : 589 تاريخ : پنجشنبه 14 اسفند 1393 ساعت: 8:39


تربیت کامل در پرتو نماز(2)

تاریخ پخش: 07/12/93
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
بحث ما این بود که اگر خواستیم نسلمان را تربیت کنیم، اقتصاد خوب شود. بازار خوب شود. خانه خوب شود. اداره خوب شود، آن شاه کلیدش چیست. گفتم اگر ما یک نماز کامل بخوانیم، همه چیزمان تنظیم می‌شود. درست مثل نوزاد! نوزاد اگر یک شیر کامل بخورد، همه ویتامین‌های بدنش در همان شیر جاسازی شده است. بدن قند می‌خواهد، شیر مادر قند هم دارد. چربی می‌خواهد، شیر مادر چربی هم دارد. آب می‌خواهد، کلسیم و فسفر می‌خواهد، هر ویتامینی نوزاد می‌خواهد اگر یک شیر کامل بخورد، همه نیازهای بدنش تنظیم می‌شود. امور تربیتی، آموزش و پرورش، دانشگاه، حوزه، طلبه، ارشاد، صدا و سیما، هرکس که کار فرهنگی می‌کند، ما یک مقداری به نماز بی‌محلی کردیم.
من حدود دویست نکته نوشتم که اینها همه در نماز هست. سی، چهل مورد مربوط به تربیت فردی است. نماز و تربیت فردی!
1- آثار نماز در زندگی فردی
اگر کسی یک نماز خوب بخواند، همه مسائل درونی‌اش حل می‌شود. در خانه به بچه‌ها می‌گویند: در اتاق را باز نکن و در اتاق پدر و مادر نرو. یکوقت پدر و مادر در شرایطی هستند که زشت است بچه آنها را ببیند. منتهی همین حیا را که می‌خواهد یاد بچه بدهد، می‌گوید: قبل از صلاه الفجر، قبل از نماز صبح در را باز نکن. ظهر در را باز نکن. بعد از نماز عشا هم در را باز نکن. یعنی وقتی می‌خواهد بگوید: در را باز نکن، روی وقت نماز برده است. یعنی حیا آموزی را به نماز بند کرده است. می‌خواهد بگوید: نظیف باش. امام رضا فرمود: وضو که می‌گیرید، سه مسأله در آن جاسازی شده است. یکی نظافت، یکی نشاط، لذا با آب سرد هم بگیرید و خشک نکنید، ثوابش سی برابر است. چون هرچه آب سرد روی پوست بدن باشد، نشاطش بیشتر است. یکی هم قرب به خداست. ممکن است آن کسی هم که خدا را قبول ندارد، صورتش را بشوید. مؤمن وقتی صورتش را می‌شوید، نظافت هست، نشاط هست، قرب به خدا هم هست. غیر مؤمن که صورتش را می‌شوید، نظافت هست، نشاط هست، قرب به خدا نیست. همه شیرجه می‌روند، مؤمن وقتی شیرجه می‌رود زیر آب قصد غسل هم می‌کند. غیر مؤمن شیرجه می‌رود ولی قصد غسل نمی‌کند. یعنی ما همیشه یک قدم از آنها جلوتر هستیم. یک صلواتی بفرستید. (صلوات حضار)
اجازه بدهید من این را بگویم. برای مذهبی کردن بچه‌ها، یک استدلال خیلی ساده است. ما می‌گوییم: آن کسی که مذهبی است و آن کسی که مذهبی نیست، یک چیزهایی مشترک دارند. استفاده از زمین و خورشید و اکسیژن و میوه و درخت و خنده و گریه و باغ و خیابان و پارک و ازدواج. فقط مؤمن، خانم نیم کیلو لباسش سنگین‌تر است. هم لباسش بزرگ‌تر و گشادتر است و هم ضخیم‌تر است. آن کسی که ایمانش ضعیف است، لباسش نیم کیلو فرق دارد. او لخت نیست منتهی لباسش یک مقدار کوتاه و نازک است. تفاوت لباس مؤمن و غیر مؤمن نیم کیلو است. ماه رمضان هم مؤمن ناهاری که می‌خواهد ساعت یک و دو بخورد، هفت و هشت می‌خورد. در سال هم سی روز ناهارش را چند ساعتی عقب می‌اندازد. نمازی هم که مؤمن می‌خواند، کل هفده رکعت نمازش نیم ساعت می‌شود. گیرم قیامت نبود. این حرف برای امام رضا است. امام رضا فرمود: گیرم قیامت نباشد، مؤمن چه ضرری کرده است؟ این خانم هفتاد کیلو است، این خانم هفتاد کیلو و نیم شد. نیم کیلو اضافه وزن دارد. در سال هم سی روز ناهارش را عقب انداخته است. یک چند دقیقه هم با خدا حرف زده است. ما که با هرکس و ناکسی از صبح تا شب حرف می‌زنیم. چند دقیقه هم با خدا حرف بزنیم. قیامت هم نباشد مؤمن ضرر نکرده است. اما اگر قیامت بود که به هزار و یک دلیل هست، آن کسی که وضع نمازش، روزه‌اش، حجابش، دینش، لا ابالی است، اگر قیامت بود کسی که دست خالی است چه خواهد کرد. مثل تکراری بزنم. چون این مثل را یادم هست که خیلی گفتم.
صد تا اتوبوس می‌آیند جمعیتی را از منطقه‌ای منتقل کنند. این صد اتوبوس، یک چیزهایی در صندوق عقب برمی‌دارند، جک، زاپاس، چراغ قوه، زنجیر، آفتابه، مشما، قرص آسپرین، چند کمک اولیه برمی‌دارند. پنجاه ماشین این کمک‌های اولیه را برمی‌دارند، پنجاه ماشین هم می‌گویند: برو بابا این را آخوندها درآوردند. ول کن بابا بگذار خوش باشیم. پنجاه اتوبوس هم این امکانات را برنمی‌دارند. ما صد اتوبوس حرکت می‌کنیم. در این صد کیلومتر، دویست کیلومتر، یا نیاز به این کمک‌های اولیه هست یا نیاز نیست. اگر به اینها نیاز نبود، آن راننده‌ای که اینها را برداشته چقدر ضرر کرده است؟ بگویی... هیچی! سی، چهل مسافر دارد. به اندازه وزن یک مسافر هم یک چرخ و زاپاس برداشته است. اگر نیاز نبود، کسی که اینها را برداشته ضرری نکرده است. اما به هریک از اینها اگر نیاز داشت، راننده‌ای که اینها را برداشته است در بیابان چه خاکی بر سرش خواهد کرد. عقل می‌گوید: باید دین داشته باشیم.

شهرداری چند ماشین آتش نشانی دارد. اگر جایی آتش نگرفت ضرری نکرده است. ما میلیون‌ها ماشین داریم این بیست تا هم روی آن. اما اگر جایی آتش گرفت و شهرداری ماشین آتش نشانی نداشته باشد، چه خاکی بر سرش کند؟ همیشه عقل می‌گوید باید دین داشته باشیم. 

برای دیدن ادامه مطلب اینجا را کلیک کنید

پاسخ سوالات مسابقه درس های از قرآن عمو حسن...
ما را در سایت پاسخ سوالات مسابقه درس های از قرآن عمو حسن دنبال می کنید

برچسب : درسهایی از قرآن با موضوع تربیت کامل در پرتو نماز(2), نویسنده : محمد dgh بازدید : 741 تاريخ : پنجشنبه 7 اسفند 1393 ساعت: 10:13

 

موضوع: تربیت کامل در پرتو نماز(1)
تاریخ پخش: 30/11/93
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
بحث راجع به تربیت است. یاد شهید رجایی و باهنر را گرامی می‌داریم. روز هشت اسفند را روز تربیت گذاشتند. امور تربیتی‌ها برنامه ویژه‌ای دارند. من به پرونده سی و چند ساله خودم در تلویزیون نگاه کردم، دیدم 25 سال پیش راجع به تعلیم و تربیت و نماز صحبت کردم. در این 25 سال هم آدم‌ها عوض شدند، هم حرف‌های جدید گیر من آمده است. فکر کردم یک برنامه‌ای داشته باشم که اصلاً تربیت کامل در سایه‌ی نماز است. من می‌خواهم این را بررسی کنم.
1- نگاه به نماز از بعد تربیت
هم تربیت فکری و اعتقادی و هم تربیت اقتصادی و تنظیم بازار و هم تربیت خانوادگی و هم تربیت فردی و هم تربیت سیاسی، هم تربیت اجتماعی و هم تربیت اقتصادی و هم تربیت حقوقی و انواع تربیت در سایه نماز است، یعنی یک نگاه به نماز به قصد تربیت.
من خودم هم همینطور هستم. مثلاً یکبار همه قرآن را به قصد تبلیغ می‌بینم. یک کتابی می‌نویسم به اسم قرآن و تبلیغ. یکبار به قرآن به قصد حقوق نگاه می‌کنم. یک کتاب درمی‌آید سیمای حقوق در قرآن. یک مرتبه به قصد آیات سیاسی، شما اگر هر روز هم در یک خیابان بیایی و بروی، تا عنایت نکنی چیزی گیرت نمی‌آید. یکبار مثلاً به قصد اینکه در این خیابان چند تیر چراغ برق است. یکبار چند درخت است. یکبار برای اینکه که در این خیابان چند مغازه است. باید با نگاه خاص نگاه کنیم.
یک مثالی بزنم. دستمال کاغذی را درمی‌آورید و با این دستمال ساعت را پاک می‌کنی. با اینکه نگاهت به ساعتت می‌افتد و ساعتت را پاک می‌کنی، اما اگر گفتند: ساعت چند است؟  دستمال را برمی‌داری و یک نگاه دیگر می‌کنی. نگاه دوم می‌فهمی چه ساعتی است؟ از شوفرهای تاکسی بپرسی چراغ قرمز چند میلی متر است، یا چراغ سبز نمی‌دانیم. او می‌خواسته اگر قرمز است بایستد و سبز است برود. هیچوقت در فکر این نبوده که این شیشه چراغ چند میل است؟ اگر از جگر فروش بپرسیم مویرگ چیست و رگ مو چیست؟ می‌گوید: نمی‌دانم من جگر را می‌خواهم به سیخ بکشم، بفروشم. در فکر شناخت مویرگ نبودم. یعنی هروقت خواستیم چیزی را بفهمیم باید با عنایت ببینیم. من چند هزار ساعت با کم و زیاد در ماشین نشستم. اما چون به قصد رانندگی نبوده من هنوز رانندگی یاد نگرفتم. اگر ده، بیست ساعت دل داده بودم، به قصد تعلیم بود الآن راننده شده بودم.

یک مرتبه به امور تربیتی نگاه کنیم، آیا مسأله‌ی تربیتی هم هست که در نماز درجه اعلی آن نباشد؟ پس موضوع بحث ما تربیت در سایه نماز است. تربیت کامل در سایه نماز کامل.


ادامه مطلب
پاسخ سوالات مسابقه درس های از قرآن عمو حسن...
ما را در سایت پاسخ سوالات مسابقه درس های از قرآن عمو حسن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد dgh بازدید : 590 تاريخ : پنجشنبه 30 بهمن 1393 ساعت: 18:54

ویژگی های انقلاب اسلامی ایران
تاریخ پخش: 23/11/93
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
بینندگان عزیز گرچه بحث را زمانی می‌شنوند که دهه فجر تمام شده است. ولی یادداشت های من راجع به انقلاب است، دو سه نسل تا به حال، نسل اول و دوم و سوم گذشته است، من می‌خواهم یک نگاهی کنم به تفاوت انقلاب ایران با انقلاب‌های دنیا و باقی حرکت‌ها. بالاخره خودتان می‌دانید جاهایی کودتا می‌شود. موجی می‌افتد و حرکت‌هایی می‌شود. قدر خودمان را داشته باشیم که چه چیزهایی داریم که دیگران ندارند.
موضوع بحث این است: تفاوت انقلاب ما با سایر انقلاب‌ها. حکومت‌ها.
1- انقلاب بر پایه دین و رهبری دینی
1- انقلاب بر پایه دین بود. گاهی یک جایی کارگرها برای حقوقشان، قطاری‌ها، تاکسی‌ها برای حقوقشان، گاهی وقت‌ها یک حرکتی و یک موجی می‌افتد، مشکلشان این است که حقوقشان کم است. مشکلشان بازنشستگی‌شان است. مشکلشان بیمه و بهداشتشان است. مشکلشان آب و برق و گاز و... حرکت ایران برای نان و آب نبود، براساس دین بود. در  ادامه‌ی حرکت انبیاء بود.
2- رهبرش، فقیه محبوب بود. حزب نبود. باند نبود. دلار نبود. این هم مورد دوم. با مردم شروع شد. با مردم ادامه پیدا کرد.
3- وابسته به شرق یا غرب نبود. جاهای دیگر هر حرکتی می‌شود از یکجا علیه یک خط دیگر کمک می‌گیرند.

4- خداوند دلها را به هم چفت کرد. یک آیه داریم می‌گوید: پیغمبر تو هم نمی‌توانی دلها را به هم چفت کنی. معمولاً در اداره‌ها دو کلمه زیاد به کار می‌رود. یکی می گویند نیروی انسانی نداریم. نیروی متخصص کم داریم یا نداریم. یا می‌گویند: اعتبار نداریم. یک آیه در قرآن داریم می‌گوید: بعضی کارها مربوط به نیروی انسانی است و مربوط به پول هم نیست. خود خدا باید وارد شود. بهترین نیروی انسانی کیست؟ اشرف مخلوقات بهترین نیروی انسانی، حضرت محمد است. (صلوات حضار) اعتبار چه؟ کل بودجه دنیا، یک آیه در قرآن داریم می‌گوید: ای پیغمبر! اگر نیروی انسانی تو بودی، اعتبارش هم تمام بودجه‌های کره زمین بود، نمی‌توانستی این کار را بکنی. «لَوْ أَنْفَقْتَ ما فِی الْأَرْضِ جَمیعا» (انفال/63) یعنی اگر تو خرج کنی؛ یعنی نیروی انسانی خودت باشی، «لَوْ أَنْفَقْتَ» نیروی انسانی شخص پیغمبر است. بودجه چیست؟ «ما فِی الْأَرْضِ جَمیعا». تمام پول کره زمین هم هزینه شود، نمی توانی دل ها را به هم پیوند دهی. در انقلاب ایران همه دلها با هم مهربان شد. درست این آیه شد. « بَعْضُکُمْ مِنْ بَعْض‏» (آل‌عمران/195) این از آن، آن از آن.

ادامه مطلب

 

پاسخ سوالات مسابقه درس های از قرآن عمو حسن...
ما را در سایت پاسخ سوالات مسابقه درس های از قرآن عمو حسن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد dgh بازدید : 817 تاريخ : شنبه 25 بهمن 1393 ساعت: 18:33

ایام الله دهه فجر
تاریخ پخش: 16/11/93
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
بحث را بینندگان عزیز در دهه‌ی فجر گوش می‌دهند. افرادی که پا به سن گذاشتند در جریان هستند. فقط باید به آنها تذکر داد. چون در قرآن یک آیه هست که می‌فرماید: «وَ ذَکِّرْهُمْ بِأَیَّامِ اللَّه‏» (ابراهیم/5) ایام الله یک کلمه قرآنی است. به معنی روزهای خدایی! در تفسیر می‌گوید: روزهای خدایی روزهایی است که یا خوبان چیزی گیرشان بیاید، یا بدان نابود شود. به هردو ایام الله می‌گویند. اگر خداوند به خوب‌ها کمکی کرد، ایام الله است. اگر خداوند نسل بد را برانداخت، ایام الله است. «ذَکِرهُم» یعنی یادمان نرود. چون انسان فراموشکار است.
می‌گویند یک نفر قلیانی بود. رفت زغال بخرد، گفت: زغال کیلویی چند؟ زغال فروش گفت: دو رقم زغال داریم. گران و ارزان! گفت: چرا؟ گفت: زغال گران زغال یک نفری است. دومی که ارزان است دو نفری است. مشتری گیج شد گفت: زغال یک نفری و دو نفری چیست؟ گفت زغال یک نفری را وقتی روی قلیان گذاشتی، خودش تا آخر می‌سوزد. زغال دو نفری یک باید قلیان بکشد. یکی هم باید تند تند بادش بزند. یک لحظه باد نزنی خاموش می‌شود. انسان‌هایی هستند یادشان می‌رود. نسل نو هم باید به آنها گفت.
1- قیام امام علیه نظام طاغوت
من دیشب نشستم با اینکه معلم قرآن هستم. با نگاه قرآنی نگاهی به انقلاب کردم، که هم درسهایی از قرآن باشد... امروز بحث ما پر آیه است. خیلی آیه دارد. بدنه بحث قرآن است ولی آدم تطبیق می‌کند چطور... اصل قیام. قیام چطور شروع شد؟چون قرآن می‌فرماید: «اذْهَبْ إِلى‏ فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغى‏» (طه/24) به موسی می‌گوید: سراغ فرعون برو. «طغی» طغیان است و طاغوت است. برو با طاغوت برخورد کن. برای موسی بود. نه! قرآن بخوانم. «وَ لَقَدْ بَعَثْنا فی‏ کُلِّ أُمَّةٍ رَسُولا» (نحل/36) بعضی آیه‌هایی که می‌خوانم عربی‌اش آسان است. «وَ لَقَدْ بَعَثْنا فی‏ کُلِّ أُمَّةٍ رَسُولا» در هر امتی رسولی را مبعوث کردیم. رسولی، پیغمبری را برای هر جمعیتی پیغمبری فرستادیم و وظیفه همه آنها این بود «ً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوت‏» بندگی خدا و مبارزه با طاغوت! بنابراین اصل قیام این بود که امام بلند شد و در مقابل شاه ایستاد. اصل این در قرآن است. «اذْهَبْ إِلى‏ فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغى‏» حالا یار هم داشت یا نه؟ قرآن می‌گوید: برای کار حق بلند شو و منتظر یار نباش. «تَقُومُوا لِلَّهِ» برای خدا قیام کنید. «مَثْنى» جفت جفت! بعد می‌گوید: «‏وَ فُرادى‏» (سبأ/46)حتی اگر دو نفر هم نبود، «ِلا تُکَلَّفُ إِلاَّ نَفْسَک‏» (نساء/84) خدا به پیغمبر می‌گوید: تنها هم هستی باید قیام کنی. حضرت امام در یکی از اعلامیه‌هایش فرمود: اگر خمینی تنها هم بماند دست از حرفش برنمی‌دارد. پس اصل قیام در قرآن هست. «اذْهَبْ إِلى‏ فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغى‏» جمعیت باشد یا نباشد. امیرالمؤمنین در نهج‌البلاغه می‌گوید: اگر یک کار حق است بلند شو. اگر هم یار نداری در آینده یار پیدا خواهی کرد.

چون شما نیرو هوایی هستید یک چیزی بگویم. هفته پیش یک خلبانی منزل ما آمد. ساعت یازده شب بود. گفت: چهل سال پیش، سالها قبل از انقلاب در قم کلاس داشتی. یکی از دوستان ما که آدم سربراهی هم نبود، میزان نبود و یک مقدار هم نا اهل بود، ایشان در جلسه تو آمد و جذب جلسه تو شد و کم کم در راه آمد. من دانشجو بودم یا دبیرستانی بود. خیلی خوشم آمد که تو توانستی این رفیق نااهل مرا اهل کنی. با خودم تعهد کردم که کاری برای تو کنم. حالا چهل سال گذشته است. من یک شصت میلیونی پول دارم. حالا نمی‌دانم بازخرید یا بازنشست شده بود. من این شصت میلیون را می‌خواهم کمک به یک مسجد کنم. گفتم با شصت میلیون که نمی‌شود مسجد ساخت. گفت: دو تا مغازه درست می‌کنم. درآمد مغازه برای یک مسجد باشد که برای آب و گاز و برق و... چهل سال پیش من هیچ‌کس را نداشتم. این خودش خلبان نبود. رفیقش بود. رفیق نااهلش اهل شده بود. این خلبان برای تشکر از من بعد از چهل سال آمد و گفت: این شصت میلیون برای یک مسجد! این جمله حضرت امیر است. فرمود: اگر یک کاری حق است نگو: بانی ندارد. به من ابلاغ نشده است. یک کاری که حق است انجام بده. اگر هنوز طرفدار نداری، خدا قول داده در آینده طرفدار پیدا خواهی کرد.

ادامه مطلب
پاسخ سوالات مسابقه درس های از قرآن عمو حسن...
ما را در سایت پاسخ سوالات مسابقه درس های از قرآن عمو حسن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد dgh بازدید : 685 تاريخ : جمعه 17 بهمن 1393 ساعت: 1:45

 

نعمت های خدا در آفرینش انسان

تاریخ پخش: 09/11/93
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
برای یک محصول خوب یک شرایطی هست که همه آن شرایط برای انسان هم در نظر گرفته شده است. موضوع: شرایط یک محصول خوب. 1- هدف روشن 2- تأمین مواد، 3- طرح و برنامه، 4- زمان‌بندی و مراحل اجرا، 5- نظارت، 6- خدمات پس از تولید، یک مدیر کارخانه یا شرکت و مؤسسه، شهردار یک کاری که می خواهد بکند اول باید هدفش روشن باشد و بعد زمان‌بندی شود و غیره. این یک مدیریت کامل است. آیا می‌شود بگوییم: انسان تصادفی پیدا شد. در ساختن یک انسان، آیا انسان به اندازه یک کالا نیست.
1- کمال اختیاری، هدف آفرینش انسان
هدف چیست؟ هدف این است که انسان با اختیار خودش حق را انتخاب کند. بین خدا و بت، بین راست و دروغ، بین رهبر معصوم و رهبر جنایتکار، بین طیب و خبیث، بین حق و باطل، هدف چیست؟ «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُون‏» (ذاریات/56) هدف روشن است. هدف بندگی اختیاری حق است. یا بگوییم: تکامل انتخابی، این هدف است.
موادش چیست؟ مواد در قرآن تعبیرهای مختلفی دارد، یکجا می‌گوید: «مِنْ تُرابٍ» (آل‌عمران/59) جای دیگر می‌گوید: «مِنْ نُطْفَة» (نحل/4) آیه قرآن است. یا می‌گوید: «مِنْ حَمَإٍ مَسْنُون‏» (حجر/26) «مِنْ صَلْصالٍ کَالْفَخَّار» (الرحمن/14) «مِنْ ماءٍ مَهین‏» (سجده/8) حالا اینها در طول همدیگر است. همه هم درست است. وقتی شما در سالن را باز می‌کنی، می‌گویند: چطور باز کردی؟ بگو: با این کلید، درست است. با دستم باز کردم درست است. خودم باز کردم، درست است. به هرکدام نسبت بدهی درست است. این سالن را چه کسی ساخت؟ مهندس درست است. بنا درست است. پول درست است. مدیریت درست است. یعنی بعضی چیزها به هرکس نصفش را بدهی درست است. این نان از کجاست؟ خدا داد درست است. کشاورز تولید کرد، آن هم درست است. خالق خداست ولی حضرت عیسی می‌گوید: «أَنِّی أَخْلُقُ لَکُمْ مِنَ الطِّین کَهَیْئَةِ الطَّیْر‏» (آل‌عمران/49) حضرت عیسی می‌فرماید: من هم خلق می‌کنم. مجسمه‌ای درست می‌کنم. فوتش می‌کنم می‌پرد. عیسی می‌گوید: من هم تولید می‌کنم. حالا یک کسی با واسطه، بی‌واسطه،
2- ویژگی های اولین مسکن انسان
محل تولید... الآن دولت و ملت و مهندس‌ها همه وقتی بزرگ شدیم در تهیه مسکن هستند. وقتی زن گرفتیم و بزرگ شدیم و نیاز به مسکن پیدا کردیم، ولی قرآن می‌گوید: وقتی هم که تو آدم نبودی، مسکن تو را به جای خوبی دادم. «ثُمَّ جَعَلْناهُ نُطْفَةً فی‏ قَرارٍ مَکین‏» (مؤمنون/13) آن روزی هم که یک نطفه بودی یک تک سلول و اسپرم بودی، جایگاهت رحم مادر بود. نرم و گرم و امن... حتی گاهی مادر مریض می‌شود ولی بچه در شکمش سالم می‌ماند. گاهی پرنده‌ها با چوب روی درخت لانه درست می‌کنند، باد می‌آید درخت را می شکند ولی لانه متلاشی نمی‌شود. یعنی چفت و بسط این شاخه‌ها به قدری سفت است، که باد درخت را می‌اندازد ولی لانه را کار ندارد. گاهی مادر مریض می‌شود اما بچه در رحم سالم می‌ماند. محلش «فی‏ قَرارٍ مَکین‏»

 

برای دیدن ادامه مطلب اینجا را کلیک کنید
پاسخ سوالات مسابقه درس های از قرآن عمو حسن...
ما را در سایت پاسخ سوالات مسابقه درس های از قرآن عمو حسن دنبال می کنید

برچسب : درسهایی از قرآن با موضوع نعمت های خدا در آفرینش انسان 1393,11,9, نویسنده : محمد dgh بازدید : 707 تاريخ : يکشنبه 12 بهمن 1393 ساعت: 9:10

 

 

تمثیلات درباره امام زمان علیه السلام

تاریخ پخش: 02/11/93
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
به مناسبت ماه ربیع‌الاول که ماه آغاز امامت امام دوازدهم هست من لابلای حرف‌هایم مثل‌هایی راجع به امام زمان زدم. چون از الطافی که خدا به من کرده این است که قدرت تمثیلم بالاست و خیلی از چیزهای مشکل را با یک مثل حل می‌کنم. خود  خدا هم در قرآن زیاد مثل زده است.
مثل‌هایی که راجع به امام زمان زدم را از نوشته‌های ما از کامپیوتر درآوردند و به من دادند و گفتند: شما این مثل‌ها را زدی. این مثل‌ها را هر کدام در جایی به وقتی زدم. اما این مثل‌ها را درآوردند و جزوه کردند و من گفتم این چیز خوبی است برای مردم بگویم.
1- جایگاه تمثیل در قرآن و روایات
در قرآن حدود چهل بار کلمه مثل به کار رفته شده است. در هر چیزی مثل، معقول را ملموس می‌کند. دور را نزدیک می‌کند. پیچیده را باز می‌کند. مثلاً اگر بگویی: دانشمند بی‌عمل مثل الاغی است که بارش کتاب باشد. همه می‌فهمند! چیزی نیست که پیچیده باشد. الاغ در همه دنیا هست. کتاب در همه دنیا هست. الاغی که کتاب بارش باشد مثل با سوادی است که به علمش عمل نکند.
معیارها هم همینطور است. مثلاً می‌گوید: آب کر چند وَجب! هرکسی وجبش باشد، نمی‌گوید: چند سانتی‌متر که حالا بگویی: متر از کجا بیاورم. نماز صبح هنگام طلوع، غروب خورشید، چقدر صورتم را بشویم. نمی‌گوید: چند سانت در چند سانت! می‌گوید: از اینجا که مو روییده، هرکسی می‌داند کجاست. عرضش چقدر است؟ بین شصت و انگشت وسط! چه وقت روزه بگیریم؟ ماه را دیدی، فردا عید است. روزه نگیر، ماه را دیدی ماه رمضان است. «صم للرؤیه و افطر للرؤیه» یعنی ملاک‌های اسلام عموماً طبیعی است.

چقدر راه برویم اگر آب نبود حق تیمم داریم؟ می‌گوید: به اندازه پرتاب دو سنگ، دو سنگ را که پرتاب می‌کنی، از چهار طرف دو پرتاب، به اندازه دو پرتاب اگر رفتی آب نبود، حق داری تیمم کنی. خیلی مثل‌های ملموس... گاهی وقت‌ها آدم یک مثل می‌زند که اگر فیزیک دان نباشد، نمی‌فهمد. بعضی مثل‌ها اگر آخوند نباشد نمی‌فهمد. فقط در دنیای آخوندهاست. بعضی مثل‌ها در دانشگاه مثل است. غیر دانشجو نمی‌فهمد. مثل‌های قرآن طبیعی و فطری است و تاریخ مصرف هم ندارد. می‌گویند: ما سی سال گناه کردیم چرا قرآن می‌گوید: «خالِدینَ فیها» (نساء/57) تا ابد بسوزید. ما سی سال گناه کردیم، 50 سال گناه کردیم، چرا می‌گوید: «خالِدینَ فیها»؟ یک مثل مشکل را حل می‌کند. شما یک لحظه با چاقو در چشمت بزن تا ابد کور هستی. گناه شما یک ثانیه است. چاقو می‌زنی، کوری تا آخر عمر است. یعنی می‌شود انسان با یک لحظه خلاف تا ابد پاگیر شود.

 
ادامه مطلب
پاسخ سوالات مسابقه درس های از قرآن عمو حسن...
ما را در سایت پاسخ سوالات مسابقه درس های از قرآن عمو حسن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد dgh بازدید : 672 تاريخ : شنبه 4 بهمن 1393 ساعت: 22:01


نقش وقف در آبادانی دنیا و آخرت

تاریخ پخش: 25/10/93
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
موضوع بحث ما امروز وقف است. اداره اوقاف از کلماتی که من در این سی و چند سال در تلویزیون گفتم، قسمت‌هایی را قیچی کرده و یک کتاب کرده است. یک کتاب هم برای من فرستاد و من دیشب مطالعه کردم و دیدم حرف‌های خوبی زدم. از همان حرف‌های خوب چند مورد را گزینش کردم برای شما بگویم.
یکی سیمای وقف است. این خوب است بنر شود و در همه امامزاده‌ها نوشته شود. کلمات خوبی است و منبعش هم از قرآن و روایت است. وقف نشانه عشق به مردم است. آدمی که وقف می‌کند یعنی چه؟ یعنی مردم را دوست دارم و می‌خواهم خیر این مغازه و زمین به مردم برسد. وقف نشانه عشق به مردم و مکتب است. این جمله کوتاه، پلاکارد است.
1- وقف، نشانه دوراندیشی و انفاق پایدار
وقف نشانه‌ی سعه صدر و سخاوت است. آدمی که وقف می‌کند پیداست روح بزرگی دارد. همه را می‌بیند. معنای وقف یعنی سخاوت دارد. از خودش می‌کند و در اختیار دیگران می‌گذارد.
وقف نشانه‌ی دوراندیشی است. دولت و مجلس ما می‌گویند: برنامه توسعه پنجم، ششم توسعه و چهارم توسعه یا برنامه بیست ساله، کسی که وقف می‌کند یعنی برنامه ابدی. من اینجا این مغازه و قطعه زمین را می‌دهم، برای ابد. دوراندیشی! وقف نشانه‌ی ایثار است. تمام آیاتی که می‌گوید: ایثار یعنی از خودت بگیر، به دیگران بده. خودت نداشته باش ولی دیگران داشته باشند.
وقف مضاربه‌ی بی‌ضرر با خداست. خیلی‌ها پول دارند در بانک می‌گذارند یک سودی بگیرند. با یک کسی شریک شوند، می‌گویند: این پول را بگیر و تجارت کن و یک چیزی هم به ما بده. منتهی آن تجارت‌ها گاهی سود می‌کند و گاهی ضرر می‌کند. وقف مضاربه با خداست. یعنی به خدا می‌دهم، خدا...
وقف انفاق بی‌منت است. چون اگر شما چیزی را به کسی بدهید، ممکن است سر او منت بگذارید. من برای تو جهازیه دادم. من تو را داماد کردم. من به تو سرمایه دادم. ولی وقتی آدم وقف کرد و مرد، مردم بعد از مرگ من از این خانه و زمین و پاساژ استفاده می‌کنند و من هم نیستم که بر سر آنها منت بگذارم. وقف انفاق بی‌منت است.
2- وقف، سیره ی اولیای الهی
وقف یعنی من در خط خدیجه هستم. وقف نکردن یعنی در خط قارون هستم. دو پولدار داریم: قارون و خدیجه. کسی که وقف کند در خط خدیجه می‌رود. در خط امیرالمؤمنین می‌رود. کسی که وقف نکند، «إِنَّما أُوتیتُهُ عَلى‏ عِلْمٍ عِنْدی‏» (قصص/78) من یک علمی دارم، یک فوق تخصص اقتصاد دارم، بخاطر آن دوراندیشی و اقتصادی که دارم توانستم پول پیدا کنم. به قارون گفتند: «أَحْسِنْ» به فقرا احسان کن. «کَما أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَیْک‏» (قصص/77) خدا به تو داده، تو هم به فقرا بده. گفت: خدا به من نداده است. خودم پیدا کردم. «إِنَّما أُوتیتُهُ عَلى‏ عِلْمٍ عِنْدی‏» خودم زرنگ بودم.

وقف قلیل را کوثر می‌کند. وقف من را ما می‌کند. قلیل را زیاد می‌کند. وقف کنترل تبذیر وارثان است. من اگر بخشی از مالم را وقف کنم، وارثان یک مقدار کمتر گیرشان می‌آید. وقتی چیزی وقف نکردم و مُردم و همه‌ی مال من به وارث‌ها رسید، وارث‌ها یک پول هنگفت و راحتی گیرشان آمده و پولی هم که راحت بدست آمد، راحت خرج می‌کند. بنابراین من اگر وقف کنم کنترل کردم و بریز و بپاش وارثان را کم کردم. البته معنای وقف این نیست که چیزی برای وارث نگذاریم. برای وارث هم باید چیزی گذاشت. اسلام گفته دو سوم از هرچیز برای وارث‌ها است. یعنی اگر نود میلیون داری شصت میلیون برای وارث‌ها و سی میلیون باقی را حق داری که وصیت کنی. اگر خواستی بیش از یک سوم وصیت کنی باید وارثان اجازه بدهند. اسلام نخواسته وارثان بعد از مرگم بگویند: عجب کسی مرد! یک لقمه برای ما نگذاشت.


ادامه مطلب

 

پاسخ سوالات مسابقه درس های از قرآن عمو حسن...
ما را در سایت پاسخ سوالات مسابقه درس های از قرآن عمو حسن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد dgh بازدید : 641 تاريخ : پنجشنبه 25 دی 1393 ساعت: 16:24

 

نیاز بشر به بعثت پیامبران

تاریخ پخش: 18/10/93

بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
این بحث شب جمعه‌ای پخش می‌شود که شب تولد پیغمبر اسلام و امام صادق(ع) هست. هفده ربیع! پیغمبر ما صفاتی دارد که هیچ پیغمبری ندارد. یکی از صفت‌های پیغمبر این است که «وَ ما أَرْسَلْناکَ إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعالَمین‏» (انبیا/107)تابلوی ما رحمة للعالمین است. حالا گاهی طالبان، گاهی داعش و گاهی و گاهی به اسم دین، به اسم «لا اله الا الله» به اسم پرچم اسلام بدترین جنایت‌ها و وحشی‌ترین کارها را می‌کنند، این همان است که امام یکوقتی می‌فرمود: اسلام محمدی و اسلام آمریکایی، (صلوات حضار) وگرنه پیغمبر ما رحمة للعالمین است.
1- پیامبر، مایه رحمت برای جهانیان
یوسف خیلی بزرگوار است. یک باره ده برادر را بخشید. روز فتح مکه به پیغمبر گفتند: می‌خواهی با ما چه کنی؟ گفت: یوسف ده برادرش را بخشید، من کل مردم مکه را بخشیدم. خاک روی سرم ریختید، سنگم زدید، دین ما رحمة للعالمین است. هیچ ربطی به این افرادی که مثل گوسفند سر انسان را می‌برند هیچ ربطی ندارد. ما در نماز چند مرتبه کلمه‌ی «رحم» می‌گوییم. هر مسلمانی واجب است نماز بخواند. هر شبانه روز هفده رکعت است. هفت رکعت را ما اجازه داریم سبحان الله والحمدلله بگوییم. ده رکعتش را باید حمد و سوره بخوانیم. دو رکعت صبح، ظهر، عصر، مغرب و عشا، رکعت اول و دوم هم همینطور است. در حمد و سوره شش بار کلمه رحم گفته می‌شود. می‌گوییم: بسم الله الرحمن الرحیم! دوباره بعد از الحمدلله رب العالمین، باز می‌گوییم: الرحمن الرحیم! باز برای «قل هو الله» می‌گوییم: «الرحیم». ده شش تا: شصت تا. یک مسلمانی که روزی شصت مرتبه می‌گوید: رحم، رحم، رحم، رحم، رحم، رحم! این می‌توانی داعشی باشد؟ هیچ کجای اینها به هیچ جای اسلام نمی‌خورند و ما باید مواظب باشیم که پیغمبر را درست بشناسیم. «وَ ما أَرْسَلْناکَ إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعالَمین»
تولد پیغمبر را به همه تبریک می‌گوییم. عید بزرگی است. برای روز میلاد عبادت‌هایی هست که در مفاتیح هست. از جمله روزه که ثواب یکسال عبادت دارد. روزه الآن خیلی آسان است. چون روزها کوتاه است. حیف است آدم بتواند روزه بگیرد و نگیرد. مزید بر علت تولد امام صادق هم در همین تولد پیغمبر با فاصله‌ی صد سال قرار گرفته است.

انسان نیاز به پیغمبر دارد یا نه؟ یک بحث کلی برای بچه‌ها کنیم. بزرگ‌ها می‌دانند.

 


ادامه مطلب
پاسخ سوالات مسابقه درس های از قرآن عمو حسن...
ما را در سایت پاسخ سوالات مسابقه درس های از قرآن عمو حسن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد dgh بازدید : 724 تاريخ : جمعه 19 دی 1393 ساعت: 7:03


قرآن کریم، مایه شفا و سلامت روح
تاریخ پخش: 11/10/93
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
یک آیه‌ای در قرآن داریم، من می‌خواهم این آیه را تا آنجا که عقلم رسیده باز کنم. آیه این است که «وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاء» (اسراء/82) می‌گوید: قرآن شفاست. یعنی چه که قرآن شفاست؟ یک بحثی راجع به این داشته باشیم.
1- آمادگی پذیرش، شرط دریافت شفای قرآن
قرآن شفاست. آیه این است که «وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاء لِلْمُؤْمِنین‏» است. اگر کسی ایمان داشته باشد، شفاست. مثل اینکه می‌گوییم هرکس استکان بیاورد، چای می‌دهیم. شیر و شربتش می‌دهیم. ولی به شرطی که استکانش را از این طرف بگیرد. اگر کسی استکانش را از این سمت گرفت... آب دریا فرو می‌رود منتهی به شرطی که مثل توپ دربسته نباشد. اگر یک توپ دربسته‌ای را در دریا بیاندازند، با اینکه دریا اینقدر آب دارد یک قطره آب در توپ فرو نمی‌رود. گیر در دریا نیست، این در را روی خودش بسته است. اگر در باز بود آب نفوذ می‌کند. افرادی هستند «صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ» (بقره/18) ‏ «یَجْعَلُونَ أَصابِعَهُمْ فی‏ آذانِهِم‏» (بقره/19) پیغمبر می‌گوید: بعضی چنین می‌کردند. خوب اگر توپ درش را بست، خوب آب نمی‌رود. اگر لیوان را درست بگیری آب می‌کنند. «وَ لا یَزیدُ الظَّالِمینَ إِلاَّ خَسارا» (اسراء/82)
روایت هم داریم که «فَإِذَا الْتَبَسَتْ عَلَیْکُمُ الْفِتَنُ کَقِطَعِ اللَّیْلِ الْمُظْلِمِ فَعَلَیْکُمْ‏ بِالْقُرْآن‏» (کافی/ج2/ص599) اگر فتنه‌ها به شما رو کرد، اگر گیج شدید که نمی‌دانید چه کنید، قرآن شما را هدایت می‌کند که چه باید بکنید. حالا یک کلیاتی من در این زمینه خدمت شما بگویم. صلواتی بفرستید. (صلوات حضار)
2- نام برخی بیماری های روحی در قرآن
در قرآن آیاتی داریم می‌گوید: «فی‏ قُلُوبِهِمْ مَرَض‏» (مائده/52) در مقابل شفا، بیماری است. آنوقت مرض را خود قرآن معنا کرده است. مثلاً گفته: شناخت امراض روحی! یکی این است می‌گوید: «فی‏ قُلُوبِهِمْ مَرَض‏» اینها روحشان بیمار است. می‌گوییم: چه کرده؟ می‌گوید: 1- «یُسارِعُون فیهِم‏» خیلی خودش را در دل آمریکا می‌اندازد. در دل یهود می‌اندازد. در دل مسیحیت می‌اندازد. یعنی دلش، عقربکش، روی ماهواره‌اش گره خورده است. می‌گوید: کسی که راه حق را رها می‌کند به سمت باطل می‌رود، این بیمار است. «فی‏ قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ یُسارِعُونَ فیهِم‏»
جای دیگر می‌گوید: «فی‏ قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ» می‌گوییم: چه مشکلی دارد؟ می‌گوید: «نَخْشى‏ أَنْ تُصیبَنا دائِرَة» (مائده/52) یعنی می‌ترسیم به ما سختی برسد. آدم‌های ترسو!
جای دیگر که می‌گوید: «فی‏ قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ» می‌گوید: «فَیَطْمَعَ الَّذی فی‏ قَلْبِهِ مَرَض‏» (احزاب/32) هوسباز و عیاش! به خانم‌ها می‌گوید: طوری حجاب نداشته باشید که آدم‌های عیاش و چشم‌های کذایی دنبال شما راه بیافتند. به آنها هم گفته: «فی‏ قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ».
یکجا می‌گوید: «أَمْ حَسِبَ الَّذینَ فی‏ قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ أَنْ لَنْ یُخْرِجَ اللَّهُ أَضْغانَهُم‏» (محمد/29) کینه! کینه‌دار! «فی‏ قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ» می‌گوید: «مَاذَا أَرَ‌ادَ اللَّـهُ بِهَـذَا مَثَلًا» (مدثر/33) بهانه‌گیر! اینها نمونه‌هایی است که در قرآن بعد از «فی‏ قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ» آورده است. یکجا می‌گوید: «فی‏ قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ» می‌گوییم: چرا؟ می‌گوید: ترسو است. یکجا می‌گوید: کینه دارد. حالا یک کسی ظلمی کرده است، او را ببخش! می‌گوید: نه من از او نمی‌گذرم! کینه‌ای است. «فی‏ قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ» چه کرده؟ خودش را می‌خواهد به شرق و غرب وصل کند و حاضر نیست روی پای خودش بایستد. یک مثلی که می‌زنند می‌گوید: خدا چرا این مثل را زد؟ چرا یک مثل دیگر نزد!؟ اینها نمونه‌های بیماری‌های قلبی است که کنار«فی‏ قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ» بود.

3- غفلت از خدا، عامل ارتکاب گناه


 


ادامه مطلب
پاسخ سوالات مسابقه درس های از قرآن عمو حسن...
ما را در سایت پاسخ سوالات مسابقه درس های از قرآن عمو حسن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد dgh بازدید : 712 تاريخ : شنبه 13 دی 1393 ساعت: 14:10


جایگاه نماز در ادیان الهی

تاریخ پخش: 04/10/93
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
بیننده‌ها زمانی بحث را گوش می‌دهند که در آستانه تولد حضرت مسیح است، می‌خواهیم حضرت عیسی در بحث ما باشد و چون در ایامی است که اجلاس نماز هم هست و من هم مسؤول هستم و می‌خواهم راجع به نماز هم صحبت کنم، عیسی و نماز... چند جمله هم که برای حرکت جدید در نماز و مسجد و مدرسه است... خلاصه بحث ما راجع به عیسی و وظیفه حکومت و وظیفه مردم و نماز و اینهاست.
1- نقش نماز در برآوردن نیازهای فرد و جامعه
من بارها گفتم که بچه که به دنیا می‌آید بدنش همه چیزی می‌خواهد. بدن یک نوزاد چربی می‌خواهد، آب می‌خواهد، قند می‌خواهد، فسفر می‌خواهد. این بدن نوزاد همه رقم ویتامین می‌خواهد. چطور بدن این را سوراخ سوراخ کنیم، مرتب آمپولش بزنیم، نوزاد است. روز اول تولدش است. مگر می‌تواند بخورد و تحمل آمپول دارد؟ خدا یک شیر در سینه مادر گذاشته است، همه ویتامین‌ها را در این شیر جاساز کرده است. ولذا بچه که شیر خورد دیگر نیازی به هیچ ویتامینی ندارد. یک غذای کامل است. با همان غذای کامل رشد می‌کند. شیر ما نماز است. اگر مردم یک نماز کامل بخوانند اصلاً هیچ مشکلی نداریم. یعنی اصلاً کمیته امداد نمی‌خواهیم. چرا؟ برای اینکه تا قد قامت الصلاة می‌گویند، همه وارد مسجد می‌شوند. فقیرها و اغنیا شناخته می‌شوند، خود اغنیا پول در پاکت می‌گذارند و به فقیر می‌دهند. نیازی نیست که پول‌ها را در صندوق بگذارند، آنها بشمارند، جمع کنند، مدیر کل و روابط عمومی و ذی حسابی و اینها را اصلاً نمی‌خواهد. بهزیستی نمی‌خواهیم. بنیاد 15 خرداد و این همه خیریه نمی‌خواهیم. اما اگر کسی در مسجد نیامد و خلوت شد، یک عده فقیر در جامعه می‌سوزند و اینجا افرادی به اسم خیّر، خیریه، بهزیستی، کمیته امداد و همه این بساط‌ها برای این است که... اگر این شیر چرب باشد دیگر لازم نیست ما از بیرون کره را به پنیر تزریق کنیم. خود پنیر از شیر چرب درست شده است. وقتی شیر چربی ندارد، بعد می‌بینیم پنیر مثل گچ است. خربزه مشهد را کسی شکر اضافه نمی‌کند، چون نژادش شیرین است. این خربزه‌ها بی‌مزه است می‌بینیم نمی‌شود خورد، پس یک مقدار شکر اضافه می‌کنیم. ما خیلی از کارها که می‌کنیم، دوباره کاری و سه‌باره کاری و چهار باره کاری، برای همین است.

ادامه مطلب
پاسخ سوالات مسابقه درس های از قرآن عمو حسن...
ما را در سایت پاسخ سوالات مسابقه درس های از قرآن عمو حسن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد dgh بازدید : 740 تاريخ : پنجشنبه 4 دی 1393 ساعت: 16:03

عزّت و ذلّت

تاریخ پخش: 27/۰9/93
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
بحثمان راجع به عزّت و ذلّت است. در قرآن آیات زیادی داریم و در روایات زیادی هست که چه چیزی انسان و جامعه را عزیز می‌کند. چه عواملی عزّت می‌دهد. چه عواملی انسان را ذلیل می‌کند. یک نیم ساعتی صحبت کردیم و نیم ساعتی هم در این جلسه صحبت می‌کنیم. چون هر انسانی دلش می‌خواهد عزیز شود. «مَنْ کانَ یُریدُ الْعِزَّةَ» (فاطر/10) قرآن می‌گوید: کسانی را که دوست دارند عزیز شوند، همه دوست دارند عزیز شوند. با هرکس مصاحبه کنیم بگویید: آقا شما دوست داری عزیز باشی یا ذلیل؟ می‌گوید: عزیز! راه عزّت چیست؟ آیا پول عزّت می‌آورد؟ انتخابات عزّت می‌آورد؟ مدرک عزّت می‌آورد؟ ازدواج با فلان فامیل عزّت می‌آورد؟ مهریه سنگین عزّت می‌آورد؟ همه دنبال عزّت می‌گردند منتهی خط را گم می‌کند. این خانم فکر می‌کند اگر در عروسی‌اش چنین و چنان باشد، فلان تالار، فلان مهریه، فکر میکند عزّتش در این است. بعد هم به دردسر می‌افتند، همه کارهایشان را می‌کنند آخر هم می‌بینی همان عروسی که بنا بود عزیز شود در همان عروسی غصه‌هایی پیش می‌آید که یکی می‌گوید: کاش پایم شکسته بود نمی‌رفتم. یکی می‌گوید: کاش دستم شکسته بود نمی‌خریدم. چون عزّت را از یکی دیگر می‌خواهند.
1- خدایی شدن، راه رسیدن به عزّت
در جلسه قبل گفتیم: یک درصد عزّت دست غیر خدا نیست. چون خدا گفته: تمام عزّت دست من است. «فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمیعا» (نساء/139) این «جمیعا» یعنی نه اینکه 99 درصدش دست خداست. تمام عزّت دست خداست. خدا عزیز است. در قرآن چقدر آیه داریم «ان الله عزیز». عزّت برای خداست. هرکس می‌خواهد عزیز شود باید خدایی شود. بالاخره موسی عزیز شد یا فرعون؟ فرعون ادعای خدایی می‌کرد. بحث ما این است که عزّت کجاست؟
بسم الله الرحمن الرحیم،عزّت کجاست؟ ذلّت کجاست؟ ما این را بدانیم که عزّت کجاست و ذلّت کجاست؟ بعضی‌ها فکر می‌کنند اگر ماشینشان فلان قیمت باشد، چنین باشد... چون از راه خلاف می‌رود. پول ربوی و سود می‌گیرد، با پول ربا می‌خواهد ماشین شیک بخرد و در محله عزیز شود. یا تصادف می‌کند، یا مردم او را نگاه می‌کنند و می‌گویند: از کجا آورده است؟ لابد از یک جایی دزدی و کلاهبرداری کرده است. لابد احتکار و گران فروشی کرده است. یعنی همان کسانی که ماشین را می‌بینند... عزّت دست خداست.

ادامه مطلب
پاسخ سوالات مسابقه درس های از قرآن عمو حسن...
ما را در سایت پاسخ سوالات مسابقه درس های از قرآن عمو حسن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد dgh بازدید : 623 تاريخ : چهارشنبه 26 آذر 1393 ساعت: 20:34

اقامه نماز مهم ترین معروف
تاریخ پخش:  22/08/93
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین، اللهم صل علی محمد و آل محمد
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
ضمن عذرخواهی از تأخیر، بحث ما در این جلسه این است که چون جلسه قبل راجع به امر به معروف صحبت کردیم. در قرآن کلمه امر راجع به معروف آمده است اینکه می گوید: «وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوف‏» (لقمان/17) هم راجع به نماز آمده است. می فرماید: «وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوف‏»، «وَ أْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلاة» (طه/132) «یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ» در قرآن داریم، «وَ کانَ یَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلاة» (مریم/55) هم «وَ أْمُرْ» داریم هم «یَأْمُر» داریم معنایش این است که آن معروفی که از همه برجسته تر است و باید به آن تکیه کنیم نماز است. مسأله نماز را از چند زاویه می خواهیم بررسی کنیم. که چقدر مهم است و چطور وارد کار بشویم. من یک کتابی نوشته ام، امروز از چاپ بیرون آمده است. این که تبلیغ می کنم، چون تبلیغ شخص خودم نیست. من مشهور هستم، پول هم نمی خواهم، چون هر کس کتاب من را بخواهد چاپ کند، خودش چاپ کند، حق چاپ محفوظ نیست. و لذا بعضی از کتاب های من را مثلاً چهارصدهزار نسخه چاپ کرده اند و من خبر هم نداشته ام. اگر کسی قصد فروش نداشته باشد، حق دارد... منتها یک پنجاه شصت راه پیدا کردیم که چطور نماز را ترویج کنیم. من اصل نماز را از این پنجاه شصت راه، پنج شش موردش را در این نیم ساعت می خواهم بگویم. نیم ساعت که بیست و هشت دقیقه! صلواتی ختم کنید تا...
مسأله نماز را ما به چند دلیل باید مورد توجه قرار بدهیم.
1- اهمیت نماز از نظر خداوند و اولیای خدا... از نظر وظیفه حکومت، از نظر وظیفه والدین، از نظر وظیفه آموزش و پرورش، از نظر وظیفه صدا و سیما، از نگاه انقلابی، از نظر قانونی... از هر نظر برای ما مهم است.
1- اقامه نماز، اولین وظیفه پیامبران در جامعه
از نظر خداوند که در قرآن به موسی می گوید: اولین وظیفه تو نماز است. وقتی که خدا می گوید: موسی! تو از الان پیغمبر شده ای، می گوید: خوب پیغمبر شده ام چه کنم؟ می گوید: «وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِکْری» (طه/14) بعد از جمله ای که خدا به موسی می گوید: پیغمبر شدی، می گوید: اولین وظیفه ات: «أَقِمِ الصَّلاةَ» هیچ واجبی به اندازه نماز مورد عنایت نیست. حدود هشتاد بار کلمه «صلاة» نام برده شده است. غیر از کلمه «صلاة» یعنی نماز، کلمه «ذکر» چندبار، کلمه «عبادت» چند بار، کلمه «سبح، یسبح، سبحان الله، تسبیح» ذکر و عبادت و کلمه ی قنوت. یعنی غیر از لفظ «صلاة» کلمات دیگر هم آمده است که مجموعه اش اهمیت نماز است. نماز نخی است بین خلق و خالق! نماز نخی است بین اول تاریخ و آخر تاریخ، یعنی از آدم تا خاتم، نماز نخی است بین زمین و آسمان، زمین زلزله می شود، می گویند نماز آیات بخوان! آسمان باران ندارد، می گویند: نماز باران بخوان، بین زمین و آسمان! نخی است از زایشگاه تا قبرستان! زایشگاه بچه به دنیا می آید، در گوشش «حی علی الصلاة» اذان بگو، در قبرش هم که می گذارند می گویند: «الصلاة» باید دید این چیست. حقیقت نماز چیست؟ ذاتش را بخواهید من هم نمی دانم. ما هم از آثار می فهمیم. ما هر چه هم که نگاه کنیم، جاذبه ی زمین پیدا نیست. بگوییم: آن است! یک چیزی مثل آرد است، مثل گردنخودچی است، او او او او جاذبه است! نه! جاذبه دیدنی نیست، ولی از افتادن سیب پی می بریم که جاذبه هست. روح نماز چیست؟ نمی دانم، ولی از این که اصرار می کنند، می گوید اگر همه کارهایت خوب باشد، ولی نماز نخوانی، کل کارهایت لغو است، یعنی مثل تمبر است؛ اگر بهترین نامه ها را بنویسی، تا تمبر به آن نچسبانی، نامه به مقصدی که می خواهی فرستاده نمی شود. ما از این عنایت هایی که به نماز شده است، مثلاً برای دو رکعت نماز باید سی تیر بخورد؟ روز عاشورا امام حسین(ع) دو رکعت نمازی که خواند، سی تیر به سویش رها کردند. این چیست که سی تیر به سمت امام حسین(ع) رها بشود، ولی دست از نماز برندارد. آن وقت انسان به قدری سقوط کند، یک کسی سی تیر می خورد و از نماز دست بر نمی دارد، یکی هم می گوید: چون لاک زده ام پس نمازم باشد، بعداً می خوانم. یعنی یک نفر خدا را به لاک انگشت می فروشد، یک کسی سی تیر می خورد. این پیداست که یک چیزهایی در نماز است. شب تاسوعا، شب عاشورا بنا شد حمله بشود، امام حسین(ع) فرمود: جنگ برای فردا! امشب شب عاشورا است، من می خواهم امشب را هم نماز بخوانم. «انی احب الصلاة» من نمی فهمم چیست، حدیث داریم اولین گناهی که بشر می کند و خدا می خواهد به او سیلی بزند، سیلی خدا این است که انسان قدر نماز را نمی داند چیست. از نظر خدا و پیغمبر حرف ندارد.


ادامه مطلب

 

پاسخ سوالات مسابقه درس های از قرآن عمو حسن...
ما را در سایت پاسخ سوالات مسابقه درس های از قرآن عمو حسن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد dgh بازدید : 690 تاريخ : جمعه 23 آبان 1393 ساعت: 13:26

امام سجاد(علیه السلام) و صحیفه سجادیه

تاریخ پخش: 15/۰۸/93
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
بحث را دوازدهم محرم که شهادت امام سجاد(ع) هست، یعنی در سال های بعد، نه یعنی اینکه روز عاشورا امام حسین شهید شد، بعد از دو روزش امام سجاد. سال های بعد، دوازدهم محرم. راجع به امام سجاد(ع) یک چند دقیقه ای، بیست و هفت و هشت دقیقه ای که داریم می خواهیم صحبت کنیم. عرض کنم که... امام سجاد(ع) در یک شرایط خفقانی بود. امام حسین(ع) را شهید کردند. خود امام سجاد(ع) اسیر شد. سخنرانی ممنوع! کلاس درس ممنوع! نماز جمعه ممنوع! چاپخانه نیست! بوق نیست! رادیو و تلویزیون نیست! یک حدیثی من دیروز دیدم منقلب شدم.
1- مظلومیت امامان در میان مردم
امام سجاد(ع) یک روز فرمود در مکه و مدینه بیست نفر نیستند که من را دوست داشته باشند. خیلی مظلومیت است. یک مرتبه مردم برگشتند. در غدیر خم ده ها هزار نفر دیدند که پیغمبر(ص) فرمود: «من کنت مولاه فهذا علی مولاه» اما بعد از غدیر خم، بعد از هفتاد روز از آن که تقریباً پیغمبر از دنیا رفت، حدوداً هفتاد روز، بعد از هفتاد روز پیغمبر از دنیا رفت، علی بن ابی طالب را کشاندند به مسجد! دیروز دیدم حدیث می گوید که «مدوا یده» جمعیت ریختند و دست علی را کشاندند. که بیعت کن! «بایع، بایع» بیعت کن با خلیفه اول! «و قبض یده» حضرت امیر مرتب دستش را پیش می کشید و آن ها دستش را کشاندند. یک مرتبه همه مسجد شعار دادند، «و صیح فی المسجد» «و صیح» یعنی صیحه! در مسجد صیحه ای بلند شد. «بایع، بایع» بیعت، بیعت! یک چنین شرایطی برای حضرت علی(ع) بود. بیست و پنج سال خانه نشینی، چهار سال و خورده ای هم که حکومت در دستش بود، جنگ های مختلف، مشکلات مختلف، امام حسن آن رقم، امام حسین این رقم، امام سجاد... این جمله از امام سجاد(ع) است. در مکه و مدینه بیست نفر ما طرفدار نداشتیم.
2- بهره گیری از شیوه دعا برای بیان معارف دینی
حالا ببینید چطور باید این مکتب تشیع را حفظ کند. چند تا راه هست. یکی اینکه حرف هایش را دعا می زد. مثلاً می دید مردم به خلیفه و کسانی که مدعی اسلام هستند، کار به جایی رسید که یک روز یکی از خلفای بنی امیه مست بود. در فیلم هم نشان دادند. نماز صبح را سه رکعت خواند. به او گفتند: سه رکعت خواندی! گفت: امروز من حالم خوب است، بخواهید بیش تر هم بخوانم، می خوانم. یعنی امام جماعت مست از دودمان بنی امیه!


ادامه مطلب امام سجاد(علیه السلام) و صحیفه سجادیه

برچسب‌ها:متن, درس هایی از قرآن,درسهایی از قرآن, نظارت در قرآن,درسهایی از قران,درسهایی ازقرآن,درسهایی از قرآن,درسهای ازقرآن,درس هایی ازقرآن,جواب درس هایی ازقرآن,جواب سوال های درسهایی از قران,جواب مسابقه درسهایی ازقرآن,قیام امام حسین علیه السلام برا,متن درس هایی از قرآن,متن درس هایی ازقرآن,متن درسهایی ازقرآن,متن درسهایی از قرآن, موضوع نظارت,متن مسابقه درس هایی ازقرآن,متن مسابقه درس هایی از قرآن,متن درسهایی از قرآن,متن مسابقه درسهایی از قرآن

 

پاسخ سوالات مسابقه درس های از قرآن عمو حسن...
ما را در سایت پاسخ سوالات مسابقه درس های از قرآن عمو حسن دنبال می کنید

برچسب : امام سجاد(علیه السلام) و صحیفه سجادیه, نویسنده : محمد dgh بازدید : 798 تاريخ : جمعه 16 آبان 1393 ساعت: 4:29

 

  قیام امام حسین علیه السلام برای امر به معروف

تاریخ پخش: 08/08/93
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
هفته‌ی اول محرم به نام هفته امر به معروف گذاشته شده است. امر به معروف امر به خوبی‌هاست. نهی از منکر یعنی نهی از بدی‌ها. وظیفه‌ای است که قرآن می‌گوید: حتی بچه‌ها هم باید امر به معروف کنند. اگر بچه‌ای خلافی را دید می‌تواند نهی از منکر کند.
1- امر به معروف، وظیفه ای همگانی
پدری سیگاری بود، یک شعری بچه‌اش علیه سیگار و ضد سیگار یاد گرفته بود. تا پدرش می‌رفت سیگار بکشد، برای پدرش این شعر را می‌خواند. پدرش عصبانی شد گفت: می‌روم در مستراح می‌‌کشم. در مستراح رفت، بچه پشت در مستراح رفت باز این شعر را خواند. بالاخره پدر عصبانی شد، سیگارش را خاموش کرد دیگر نکشید. قرآن بخوانم. لقمان می‌گوید: بچه جان، نگو من بچه هستم. «یا بُنَیّ» پسر کوچولو! «أَقِمِ الصَّلاةَ وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ» (لقمان/17) اکر یکوقتی گفتند: اسلام راجع به آزادی چه می‌گوید؟ بگو: اسلام در آزادی طوری است که دختر که نه ساله شد به تکلیف می‌رسد. یعنی واجبات را باید انجام بدهد، یکی از واجبات امر به معروف است. اگر بالاترین شخصیت مثل رئیس جمهور گرفتار خلافی شد، یک دختر نه ساله در قانون اسلام اجازه دارد به رئیس جمهور نهی از منکر کند. این علامت آزادی است. امر به معروف یعنی محیط آزاد است. امر به معروف یعنی بنزین می‌سوزد، نگو به ما چه؟ اگر کسی راه می‌رود و خلاف می‌بیند یا با زبان، یا با قدرت و بازو، یا با عبوس کردن، حداقل عبوس کنیم. گناه دیدی عبوس کن. اگر کسی با هیچ رقمی با منکر برخورد نکرد، حدیث می‌گوید: این مرده است. فقط باد در ریه‌اش می‌رود. و لذا « فَهُوَ مَیِّتٌ بَیْنَ‏ الْأَحْیَاء» (تهذیب الاحکام/ج6/ص181) میت به معنی مرده است. «بین الاحیاء» یعنی بین زنده‌ها! ما دو مرده داریم.
خدا مرحوم پرورش را رحمت کند. می‌فرمود: ما دو رقم مرده داریم. مرده افقی، قبرستان. مرده عمودی، آدم‌های بی‌خاصیتی که در خیابان راه می‌روند. مرده افقی و عمودی داریم. این جمله هم می‌تواند از این حدیث برداشته شود. حالا چرا هفته اول محرم را هفته امر به معروف گفتند، چون امام حسین فرمود: کربلا می‌روم تا امر به معروف کنم. «انی ارید عن آمر بالمعروف»
 


ادامه مطلب

پاسخ سوالات مسابقه درس های از قرآن عمو حسن...
ما را در سایت پاسخ سوالات مسابقه درس های از قرآن عمو حسن دنبال می کنید

برچسب : قیام امام حسین علیه السلام برای امر به معروف,متن درس هایی از قرآن,متن درس هایی ازقرآن,متن درسهایی ازقرآن,متن درسهایی از قرآن موضوع نظارت,متن مسابقه درس هایی ازقرآن,متن مسابقه درس هایی از قرآن,متن درسهایی از قرآن,متن مسابقه درسهایی از قرآن,متن درسهای از قران, نویسنده : محمد dgh بازدید : 631 تاريخ : جمعه 9 آبان 1393 ساعت: 19:27

خبرنامه